خیام و شیوه زیست ایرانی
سربداران-سحر شقاقی در یادداشتی نوشت: مدتی است به مهمترین ویژگی و افتخار ایرانی بودنم که همانا شعر و شاعری و ادبیات است می اندیشم.
سحر شقاقی
قویا باور دارم آنجه ما را نجات داده و از این گذرگاه صعب و سخت عبور خواهد داد ادبیات و تاریخ مان است. تو گویی در این زمانه سخت و سیاه تنها مستمسک و تنها گواه برای برحق بودنمان ادبیات بی نظیر ماست.
ادبیاتی که ریشه در تلخ ترین وقایع از جمله حکمرانی بیگانگان بر امورات ما و حمله های پی در پی و گرفتاری های بی شماری دارد و از دل همین وقایع گلهایی چون مولانا جلال الدین رومی و خیام سر بر آورده اند که به گواه انسان شناسان معاصر پرداختن به شیوه و سبک آنها در زمانه حاضر میتواند انسان بحران زده معاصر را از دام افسردگی و تاثیرات مدرنیته برهاند.
خیام در عصر سلجوقی میزیسته که دانشمندان به تازیانه جبر نواخته میشدند و فلاسفه تحت تعقیب بودند. حکیم عمر خیام با زیرکی از فضاهای سیاسی دوری جست و سر در جیب مراقبه و علم فرو برد تا اندیشه های خود را در خفا پر و بال دهد. شاید علت جهانی شدن رباعیات محشرش در همین نکته نهفته است که مبارزه ای از جنس شعر و فلسفه زیستن برگزید تا در برابر جبر زمانه مقاومت خود را به نمایش گذارد و چه بسا چراغی برای مبارزان و افرادی بیفروزد که قصد داشتند سری به سلامت برند از ستیز حکام زمانه.
به همین دلیل چنانچه مفاهیم بلند اشعار این دانشمند ایرانی به درستی درک نشود انفعال و زهدی محافظه کارانه استنباط میشود ولی شعر در اینجا به مثابه سلاح اندیشه ورزی و تاب آوری به کار آمد تا به نمادی برای تاب آوری ایرانیان در بزنگاههای تاریخی مبدل شود.
در این اسلوب کار خیام کم از نظام الملک طوسی در سیاست و حسن صباح در مبارزه ندارد.
درباره اینکه حکومت سلجوقی با خیام چه رفتاری داشت در دست نیست ولی از رباعیات این اندیشمند پر آوازه میتوان چنین استنباط کرد که اندیشه ورزان زمانه اش تحت جور و ستم های فراوان بوده اند آنجا که میگوید:
ماییم که اصل شادی و کان غمیم
سرمایه دادیم و نهاد ستمیم
پستیم و بلندیم و کمالیم و کمیم
آیینه زنگ خورده جام جمیم
بی شک منظور خیام از کلمه نازنین اندیشه ورزان بوده اند که به دست عمال سلجوقی شکنجه شده اند و خیام در لفافه سعی بر افشاگری علیه جور آنها دارد لذا چنانچه رفتار سخت گیرانه سلاجقه با فلاسفه مورد موشکافی قرار گیرد بسیاری از صورت های پنهان اشعار خیام آشکار خواهد شد.
از مطالب مندرج در سیاست نامه خواجه نظام الملک طوسی چنین استنباط میشود که برخورد با دگراندیشان زمانه سلجوقی بسیار قهرآمیز بوده و از آنان با عناوینی چون زندیقی و باطبی مزدکی اسماعیلی و ...یاد میشده و آنان را کافر و خونشان را مباح میدانستند خیام با زبان نه چندان آشکار سعی داشته این جور و ظلم سلاجقه را به آیندگان بنماید.
ای چرخ فلک خرابی از کینه توست
بیدادگری شیوه دیرینه توست
ای خاک اگر سینه تو بشکافند
بس گوهر قیمتی که در سینه توست
ناامیدی از شرایط زمانه در استفاده از استعاراتی چون کوزه و دهر و آرزوی سر برآوردن انسانهای فهیم از دل خاک و دانه نمادهایی است که این حکیم در اشعارش استفاده میکند.
قدر مسلم شناخت شاعران و زمانه ای که در آن زیست میکردند و راههای مقابله با شرایط سخت و دشواری که پیش رو داشتند در شناخت و انتخاب مسیر زندگی میتواند بسی راهگشا باشد.
انتهای پیام/د
کد خبر : 10433
تاریخ انتشار : 11 ساعت پیش