اسم بیمار را حتماً شنیدهاید. اسمش «ایران» است. او بیماری پیری جمعیت دارد و هرچه میگذرد بدنش آب میرود و لاغر می شود. پزشکان میگویند اگر او را کمی زودتر آورده بودید به دادش میرسیدیم اما الآن دیر شده است. ای کاش دیر نمیشد.
20 سال دیگر را تصور کنید یعنی در دهه 1420 ، ایران چنین حال و روزی دارد بهطوریکه در جامعه آن از هر سه نفر، یک نفر پیر است. جمعیتش در حال کم شدن است، چون خانوادهها فرزندان کمتری میآورند و این کاهش جمعیت تا حدی ادامه دارد که کمکم نسل ایرانیان منقرض شده است اما اگر نشانههای این بیماری را در چند سال پیش میدیدیم به دادش میرسیم.
نشانه بیماری پیری جمعیت ایران در سرشماری سال ۱۳۸۵، ۱۳۹۰ و ۱۳۹۵ پدیدار گشت. برای مثال بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵ مرکز آمار، حدود ۹.۲ درصد از جمعیت کشورمان سالمند هستند یعنی حدود ۷.۵ میلیون نفر را افراد بالای ۶۰ سال تشکیل میدهند و اگر بخواهیم میانسالان را به این رقم اضافه کنیم بیش از نیمی از جامعه ایران را افرادی تشکیل میدهند که نیروی جوانی قبل خود را ندارند. از دیگر نشانههای کاهش جمعیت در سالهای آینده، میتوان به تغییر الگوی فرزندآوری در خانوادهها نیز اشاره کرد که در ۲۰ سال از ۶ فرزند برای هر خانواده به کمتر از دو فرزند رسید. این موضوعات به نشانههای این بیماری اشاره دارد؛ اما علت چیست؟
کشورهای غربی سالهای طولانی است که درگیر بیماری پیری و کاهش جمعیت هستند. در این زمینه سازمان ملل نشریهای در سال ۱۹۸۹ با عنوان «جمعیت جهان در آغاز قرن» منتشر کرد. برپایه آمار این نشریه در سال ۱۹۵۰ قاره اروپا ۱۵.۶ درصد جمعیت جهان را تشکیل میداد که این نسبت در سال ۱۹۸۵ به ۱۰.۲ درصد رسیده است و در سال ۲۰۲۵ این نسبت تنها به ۶.۴ درصد خواهد رسید.
قحطی جمعیتی ملمتهای غربی از یکسو و افزایش جمعیت ملتهای در حالتوسعه از سوی دیگر، سبب شد رهبران و سیاستمداران غربی با جدیت تمام برای حل این مشکل که آینده غرب را تهدید میکند، چارهای بیندیشند. آنها برای حل این مشکل دو راهکار در نظر گرفتند؛ یکی تشویق شهروندان خود به زاد و ولد و دیگری برنامهریزی برای کنترل جمعیت کشورهای درحال توسعه.
باوجود این مسئولان کشورمان نسبت به سیاستهای کلی جمعیت که رهبر انقلاب در سال ۹۳ ابلاغ کردند، بیاعتنا هستند و اگر نگاهی به کارنامه برنامهریزی نهادهای مختلف در زمینه «جمعیت» بیندازیم به تلاش خاصی از سوی آنها برای تشویق فرزندآوری نمیرسیم. حتی دولت در آبان ۹۸ برای پرداخت بستههای معیشتی به خانوارها سیاست ضدجمعیتی را در پیش گرفت. براساس این سیاست، به خانوادههای کمجمعیت به ازای هر نفر مبلغ بیشتری نسبت به خانوادههای پرجمعیت تعلق میگرفت درحالیکه دولت باید از خانوادههای پرجمعیت حمایت کند.
همچنین بهتازگی هیئت وزیران در مصوبهای پرداخت یارانه به موالید را به موافقت وزارت کار و تأمین منابع مشروط کرد. این در حالی است که در سال ۹۸ تعداد موالید ۱۷۰هزار مورد کاهش یافته و به کمتر از یکمیلیون و ۱۹۶هزار نفر رسیده است.
اکنون وضعیت شاخصهای جمعیتی بهطوری است که امکان بهبود بخشی آن وجود دارد ولی اگر متولیان آن به پشت گوش انداختن سیاستهای جمعیتی و سادهانگاری پیری جمعیت ادامه دهند شاید در آینده فرصتی برای افسوس و جبران باقی نماند.
و در آخر لازم به ذکر است که بدانید پیری جعمیت از آنچه تصور می کنید به ما نزدیک تر است.
انتهای پیام/خ