به گزارش سبزوارنیوز ، رضا صادقیان نوشت: برگزاری دادگاههای متهمان اقتصادی، برای مرتبهای دیگر این پرسش را ایجاد کرده است که چرا در سالهای مختلف شاهد ظهور، دستگیری و در نهایت اعدام سلاطین مختلف در حوزه اقتصاد بودهایم؟
سلطان قیر، سلطان سکه، سلطان دلار، سلطان شکر، سلطان آهن و... . بیتردید و برای ماهها و سالهای آینده نیز شاهد دستگیری و احکام قضایی برای افرادی دیگر در هیبت سلطان خواهیم بود.
افرادی که اخبار دادگاههای آنان نشان از ارتباطات گسترده، رابطههای خاص با چهرههای سیاسی و تصمیمگیر در مراکز استانها و کسب درآمدهای باور نکردنی طی زمانی کوتاه میدهد.
سلطانها یکشبه بهوجود نمیآیند. شاید آنها مانند هزاران و بلکه میلیونها شهروند ایرانی با سرمایهای اندک کسبوکار خود را راهاندازی کردهاند؛ اما نفوذ برخی از این افراد در بخشهای مختلف ساختارهای اقتصادی و استفاده از اطلاعاتی که دیگران از آن بیاطلاعاند و بهرهجویی از رانتهای مختلف، وضعیت مالی آنان را به صورت اعجابانگیزی پروار میکند.
به عبارت دیگر، زمینه اوجگیری و کسب ثروت افسانهای سلطانها از رهگذر ارتباط با مدیران ارشد فراهم میشود. در کنار هر کدام از دادگاههایی که برای یکی از این سلطانها برگزار شده، همزمان شاهد حضور مدیران متهم بانکها، پتروشیمی و... نیز بودهایم.
فعالان اقتصادی در سیستمهای شفاف و نظارتپذیر، امکان رشد افسانه ای ندارند، آنها باید طی سالهای متوالی مشغول کسبوکار خود باشند تا بتوانند موفق شوند. مانند صاحبان کارخانههای موفق که براساس کسب تجربه و به صورت پیوسته، واحد تولیدی و کارخانه خود را توسعه دادند و در صنعت مرتبط صاحب ثروت شدهاند.
سلطانها دقیقا خلاف این رویه عمل میکنند. آنها برای رشد و توسعه صنعت زحمت نمیکشند، تجربه خاصی در زمینههای مختلف شغلی ندارند و معمولا مدرک تحصیلی قابل قبولی ندارند؛ ولی همه اینها را با ارتباطات مختلف و کشف رانت در یک یا چند حوزه اقتصادی در راستای کسب ثروت مورد استفاده قرار میدهند.
سلطانها محصول رانتهای مختلف در اقتصاد هستند. مهمتر آنکه، تجربه بازداشت و اعدام سلطانهای اقتصادی نشان داده با از میان برداشتن این افراد، سیستم اقتصادی و به دنبال آن مدیران مرتبط برای مدت زمانی با احتیاط حرکت میکنند؛ ولی باز هم شاهد بروز سلطان دیگر در بخشهای جدید هستیم.
همین مسأله نشان از آن دارد، تا مادامی که سیاستهای اقتصادی، نظارتی و رانتهای مختلف در سازمانها وجود داشته باشد، امید چندانی به نابودی کامل سلطانها نخواهیم داشت.
سروکله آنها یک روز در شبکه توزیع قیر، صنعت پتروشیمی، کسب وام از بانکها، فروش خودرو، املاک و... پیدا میشود. سلطان سکه اعدام شد؛ ولی همچنان شاهد نوسان قیمت شدید در بازار سکه و طلا هستیم.
سلطان خودرو و همسرش به اعدام محکوم شدند؛ ولی طی روزهای مختلف نه تنها بازار خودرو آرام نگرفت، بلکه در این بخش نیز شاهد جولان دلالها و تفاوت قیمت کارخانههای خودروسازی و بازار آزاد بودهایم، تفاوت قیمت خودرو با نرخ کارخانه و بازار آزاد که گاه به بیش از ۷۰ درصد میرسد، زمینی حاصلخیز برای رشد سلطانی دیگر را ایجاد کرده است.
همین ناآرامی در بخشهای مختلف اقتصادی، نشان از حضور دستهای پشتپرده و افراد صاحب نفوذ دارد. برخورد با سلطانها برای شهروندان حقیقتطلب و عدالتخواهان خوشایند و امیدوار کننده است؛ ولی تا زمانی که شاهد شفافیت و نظارتپذیری دستگاهها و بنگاههای اقتصادی در نهادهای مختلف نباشیم، این امید پس از مدتی کمرمق و جای خود را به ناامیدی خواهد داد.
انتهای پیام/د