به گزارش سبزوارنیوز ، در این یادداشت می خوانیم:
سال آخر دانشگاه بودم سال ۱۳۸۰ هنوز پایان نامه نداده بودم . با شهرداری سبزوار همکاری داشتم و طراحی یادمان شهدای گمنام سبزوار به من سپرده شد.
پس از چند بار رفت و برگشت کلیت کار تصویب شد. از شهرداری داشتم می رفتم خانه روزنامه را دیدم نوشته بود فراخوان طراحی یادمان شهدای یک تا پنج مزاری، تاریخ را نگاه کردم مهلتش همان روز بود اما باید شیت پنجاه در هفتاد می بود.
توی کیفم را نگاه کردم دیدم یک سری پرینت آ-چهار اضافه دارم توی پاکت کردم و فرستادم و شد طرح برگزیده. یکی از داوران که نام نمی برم کیست چرا که همه میشناسیدش روز دفاع از طرح ها گیر داده بود که این کار باید از مسابقه بیرون گذاشته شود.
چون چهار تا کاغذ فرستاده. اما یکی دیگر از داورها می گفت چون کار اجرایی است برای ما مهمه که کار خوب باشه. سرتون رو درد نیارم بعدها دیدم اون داور خودش شرکت کننده هم بود. (!)
کار من شد طرح برگزیده ی کشوری در اقلیم گرم و خشک! و به جای جایزه قرارداد فاز دو بستند باهام. رفت برای اجرا تو سبزوار بعد از ساخت قوس اصلی روی زمین فهمیدیم که جرثقیلی که بتونه بلندش کنه تو سبزوار نیست.
از مشهد آوردند و برپا شد. سازه چهار سالی طول کشید تکمیل بشه. بعد موند اجرای کاشی گنبد . آستان قدس انجام داد اما از نقشه تبعیت نکرد. این بنا شد محل بازدید مسئولین کشوری برای گرفتن بودجه.
می آوردند و خواهند آورد که پول بدهید تکمیل شود. اما هیچوقت تکمیل نشد. شهرداری پیمانکار گرفت و آجر کارتنی داد بهشون و گفت نما کنید فقط سریع. فضای نمایشگاهی رواقها به اتاق و انبار تبدیل شد و بنا شد آن چیزی که نبود. بعد از حدود ۱۸ سال نقشه های بنا را دوباره اینجا میگذارم شاید کسی به متولیان شهر برساند که بدانند چه باید می شد.
اگر لازم داشتید تمام دتایل ها نیز موجود است. حتی نقش کتیبه هایی که اصلا اجرا نشده است.
انتهای پیام/د