صولت فروتن - روزنامه نگار
۱-یکی دوبار، بلکه بیشتر، کلمات و جملات آغازین این نوشتار را نوشتم و تامل کردم و بعد مچاله کردم و دور ریختم.
ابتدا خواستم با نقل قولی از رییس جمهور کشورم شروع کنم( البته من از رییس جمهور کشورم ممنونم که می توانم از او شروع کنم یا شروع نکنم) که همین دیروز، پریروز گفته بود: دولتش،دولت گشایش، پیشرفت و ثبات بوده است!
اما خندیدم و گذشتم.
بعد دلم رفت به این سمت که کمی خبرگزاری ایسنا را بنوازم و بگویم: مومن! حالا فلان استاد دانشگاه جان هاپکینز یک شکری خورده، تو دیگر چرا؟؟
اما خندیدم و گذشتم.
بعد عقلم گفت: مرد ناحسابی تو از علم زیبای اقتصاد و عملکرد اقتصادی ایران چه می فهمی؟
گفت: تو فکر کردی اقتصاد همین قیمت لجام گسیخته شیر مرغ تا جون آدمیزاده در این مملکت؟
گفت: مرد بی سواد اقتصادی،تو فکر کردی اقتصاد، بنزین سه هزار تومانی و حقوق های یک میلیونی و دو میلیونی و سه میلیونی یک طیف بی عرضه از مردم است فقط؟
بعد گفت: فکر کردی افتصاد فقط ....
گفت؛گفت؛گفت.
گفتم: بله،بله. من نفهم هستم.از زوایای پیچیده اقتصاد در حال پیشرفت کشورم سر در نمی آورم.
گفتم: اقتصاد که همین موضوع پیش پا افتاده معیشت مردم نیست.
گفتم: اقتصاد که، شرمنده بودن چشم های پدر پیش دست های فرزند نیست.
گفتم: تازه مگر کوری، این همه کمک های مومنانه را نمی بینی؟
گفتم: همدلی موج می زند؛ اقتصاد موج می زند.
و چشم های تر پدر با یک بسته ماکارونی و دوتا قوطی رب گوجه و روغن و آبنبات برق می زند.
بعد با خودم گفتم: تو می دانی عزت چیست؟ تو می دانی آبرو و حرمت خانواده چیست؟
تو می دانی فرزندان سرزمینی که با کمک های مومنانه و احتمالا البته خیرخواهانه روزگار بگذرانند چه بر سر عزت نفسشان می آید؟!
با خودم گفتم: بگذر. این بار هم بگذر.
خواستم باز بخندم و بگذرم.
اما نشد.
گذشتم و نخندیدم.
تو، چشم تر می دانی یعنی چه؟!
تو، دلی که می گرید،می دانی یعنی چه؟!
بعد، گذشتم.
خواستم بروم.
«و چنان بی تابم که دلم می خواهد
بدوم تا ته دشت،بروم تا سر کوه»
و آنجا هوار بزنم.
۲-تمام اینها از سرم گذشت.از دلم گذشت. به چشمانم زد.
اما تمام را مچاله کردم. ریختم دور و گفتم: راه دور نرو. لقمه را نپیچان. شعر نگو.
بگذار فلان خبرگزاری وزین با شم و سواد اقتصادی بالایش از زبان استاد اقتصاد دانشگاه جان هاپکینز و به نقل از بانک جهانی! سخن بگوید.
او به ایسنا گفته وتشریح کرده که:چرا با وجود کرونا،تحریم ها،سقوط قیمت نفت ( و من می گویم انبوه اختلاس ها، پول بالا کشیدن ها،دزدی ها و....) عملکرد افتصاد ایران بهتر خواهد شد؟!
بله، بهتر خواهد شد!
بگذریم.
۳-حالا شما به جای من بودید، شعر نمی گفتید؟!
۴-به جای من بودید خودتان را لعنت نمی کردید که چرا سواد اقتصادی ندارید تا بفهمید که اقتصاد ایران رو به بهبود است؟!
۵-گفته اند که: استیو هانکه،استاد اقتصاد کاربردی دانشگاه جان هاپکینز در بالتیمور آمریکا ( به احترام او و سایر هموطنان زجر دیده اش در این لحظه ایستاده می نشینم و در حال سکوت فریاد می زنم مرگ بر آمریکا)
خب کجا بودیم : ...و یکی از متخصصان مطرح جهانی در نهادی است که وظیفه اش حفظ ارزش پول ملی در برابر دیگر ارزهاست!
انتهای پیام/خ