پرسپولیس چهارشنبه شب به مصاف پاختاکور می رود تا جواز حضور در نیمه نهایی آسیا را بدست آورد.
این حریف ازبکی همان تیمی ست که در بازی قبلی استقلال را از پیش رو برداشته و حذف آبی پوشان را رقم زده بود. در خصوص وضعیت ، مشکلات و دلایل شکست استقلال مطالب زیادی عنوان شده است.فشردگی بازیها و خستگی مفرط بازیکنان، غیبت دومهره تاثیر گذار مصدوم ومحروم و نداشتن جانشین مناسب برای پرکردن خلاء وریا و ملیچ، دست خالی مربی در تعویض ها به خاطر پنجره بسته نقل و انتقالات و همچنین صادر نشدن مجوز بازی داریوش شجاعیان از سوی فدراسیون فوتبال که اشتباهات مهلک داوری در نگرفتن خطای محرز هند در محوطه جریمه حریف هم مزید بر علت شد تا ناکامی شاگردان نامجو مطلق در این مرحله رقم بخورد.
استقلال در دوحه قطر و بسیار پیش تر در پنج شش سال اخیر تیمی بوده است سردر گریبان ومستاصل! مدیران این تیم هرگز نتوانسته اند آن ثبات و صلابتی که لازمه موفقیت و قهرمانی هر تیمی هست را فراهم کنند.
آبی ها پیش از هر مسابقه و جدالی بازنده جنگ های فرسایشی داخلی باشگاه بوده اند. شبیه آنچه در فینال جام حذفی رقم خورد در آن سو پرسپولیس سر مست از پیروزی برابر السد ژاوی ، قبراق تر از همیشه انتظار ازبک ها را می کشد. آنها بر خلاف استقلال، با ثبات ترین تیم شش سال اخیر ایران بوده اند .
تیمی که رفتن هر ستاره ای را با جایگزینی مهره ای بهتر جبران کرده است. آنها هم مثل استقلال در مقاطعی مربی های موفق شان را از دست داده اند اما جنگهای مدیریتی و رفتن برانکو و کالدرون هیچگاه خللی در روند تیمی آنها ایجاد نکرده و حواشی شان را بیرون از مستطیل سبز حل کرده اند.سرخ پوشان در این فصل هم بهترین خرید ها را داشته و ضمن حفظ استخوان بندی اصلی تیم ، ستاره های مطرح لیگ را جایگزین ترابی و علیپور کرده اند. بازیکنان با انگیزه ای مثل عیسی آل کثیر، حامد لک، احسان پهلوان ، سعید آقایی وبخصوص میلاد سرلک که درمیدان فشرده قطر عصای دست یحیی شدند.
استقلال و پرسپولیس هر دو زیر مجموعه وزارت ورزش بوده و رییس مجمع هر دو باشگاه وزیر ورزش است اما سیاست یک بام ودو هوای وزارتخانه در قبال آنها سیب شده یکی در حد مدعی آسیا جلوه کرده و دیگری نه تنها شکست پشت شکست در لیگ، جام حذفی و آسیا را تجربه کرده که در شرایط فعلی تنها برای زنده ماندن و بقا دست وپا می زند!
در مورد این تیم کافی ست بدانیم باشگاهی مجهز و با امکانات فراوان و دومین باشگاه ثروتمند دنیا بعد از رئال مادرید بوده است که بعد از انقلاب اموال و املاکش مصادره شد که احتی .اگر بخشی از دارایی هایش را پس بدهند دیگر نیاز به حمایت هیچ ارگان و نهاد و وزارتخانه ای ندارد!
اما از آن مجموعه قدرتمند تنها تیمی به جا مانده است که هیچ شباهتی با آن استقلال بزرگ و دو ستاره ندارد.
مدیرعاملش مدتها با نام استراماچونی بازی کرد و نهایتا هوادار و هشتک و قلیان را مقصر ناکامی ها قلمداد کرد.
استقلال امروز ملغمه ای از بی کفایتی ها و سو مدیریت هاست! نه مربی و نه توان استفاده ازمعدود بازبکنان نیم بند جذب شده اش را دارد ! این احتمال وجود دارد که ستاره های تیم هم جدا شده و فصل پیش رو اسفناک تر از فصول گذشته برای هواداران آبی آغاز شود.
از اردوی آبی ها خبر میرسد که کریمی و روزبه چشمی که قرار دادشان پایان یافته رفتنی شده و قایدی را هم قرار است برای پرداخت بدهی ها بفروشند. همان کاری که فصل قبل با صیاد منش کردند ولی چیزی از بدهی ها کم نشد.تکلیف خارجی ها همکه معلوم است؛ با اولین بد عهدی و به تعویق افتادن دستمزد چمدان بسته و می روند!
آنچه هواداران استقلال را نسبت به مدیریت مشترک دو تیم حساس و مشکوک کرده همین تفاوت فاحش در ثبات یک تیم و تزلزل در تیم دیگر است.
آنها معتقدند انتخاب مدیران از سوی وزارت ورزش برای استقلال هم در راستای تضعیف تیم و تقویت تیم مقابل صورت می گیرد.
هنوز برای آنها این پرسش که چگونه پرسپولیس یا بدهی سنگین تر از استقلال بدون روبرو شدن با پنجره بسته از یاران جدیدش بهره گرفت بی پاسخ مانده است؟!
گرایشات رنگی و خانوادگی وزیر ورزش و آن دیگری وزیر جوان که خیلی صریح و علنی ابراز می کند نسبت به یکی از دو تیم را قطعا نمی توان کتمان کرد لکن وقتی قرار به ارتزاق از سفره بیت المال می شود هرگونه تبعیض و یک سونگری مصداق بارز فساد و سوء مدیریت است!
اگر از جیب مبارک خرج علاقمندی هایشان کنند جای هیچ شکوه و گلایه ای نیست اما وقتی قانون مسوولیت اداره آن یک تیم دیگر را نیز بر عهده شما گذاشته وظیفه دارید همچون پدری مهربان و نه طرفداری متعصب به رقیب در حمایت و تقویت آن تلاش کنید.
همه خواسته طرفداران استقلال از مسوولین آن چیزی بودکه هواداری زیر پست آذری جهرمی در توئیتر گذاشته و از اوخواست اگر کمک نمی کنید لااقل چوب لای چرخ تیم نگذارید و البته همه پاسخ مسوولین هم متاسفانه در جواب دو کلمه ای وزیر ارتباطات به این هوادار خلاصه شده است؛ “می توانیم و انجام می دهیم” !
انتهای پیام/د