به گزارش سبزوارنیوز ، دکتر افشار سلیمانی، کارشناس و استاد روابط بینالملل و مسائل قفقاز و سفیر سابق ایران در باکو، ضمن تشریح عوامل موثر بر شکستهای اخیر نظامیان ارمنستان از ارتش جمهوری آذربایجان، پیشنهادات مهمی را برای حفظ مناطق آزادشده این کشور در قرهباغ و تحقق حاکمیت ملی و تمامیت ارضی این کشور ارائه کرد که مشروح آن در ادامه میآید.
بیش از سه دهه از اشغال قرهباغ و مناطق پیرامون آن که شامل بیش از بیست درصد از اراضی آذربایجان میشود، از سوی ارمنستان میگذرد. سال جدید شاهد چندین درگیری بین دو کشور در این منطقه بودهایم. از تاریخ 27 سپتامبر سال جاری و در پی نقض چندین باره آتشبس 26 ساله -که برپایه قرارداد بیشکک صورت گرفته است- توسط نظامیان ارمنستان، ارتش آذربایجان با پیشروی در مناطق زنگیلان، جبرائیل، فضولی، سواقوشان، قبادلی، آغدره و غیره، شهرها و روستاهای بسیاری را آزاد کرد.
بهترین دستاورد اخیر آذربایجان در این مرحله دستیابی به اراضی هممرز خود با ایران در ناحیه آغبند، زنگیلان و پل خداآفرین و ارتباط مجدد مرز 132 کیلومتری با این کشور است که 27 سال در اشغال ارمنستان قرار داشت. الهام علیاف، رئیسجمهور آذربایجان نیز این موفقیت را به هموطنانش و همچنین مردم ایران تبریک گفت. این مرحله از درگیریها، به دلایل زیر، مرحله جدیدی از تحولات در مناقشه قرهباغ به شمار میرود.
درگیری اخیر در شرایطی آغاز شد که جامعه بینالمللی شاهد اوضاع بحرانی بلاروس و اوکراین و مشغولیت روسیه با تحولات این دو کشور و همچنین سوریه، دلمشغولی ترامپ به انتخابات آمریکا، شرایط ناشی از بحران کرونا در منطقه و جهان، عدم ضایت ولادیمیر پوتین از نیکول پاشینیان، نخستوزیر ارمنستان بود. هویت غیرقرهباغی پاشینیان و اختلافش با ارامنه این منطقه، کاهش محبوبیت او نزد هوادارانش به دلیل عدم تحقق وعدههای انتخاباتی نیز مزید بر علت شد.
از موارد فوق مهمتر؛ احیای روحیه ملی مردم جمهوری آذربایجان پس از تهاجم ماه ژوئیه ارامنه به منطقه طاووس (واقع در نزدیکی مسیر عبور خطوط لوله نفت و گاز باکو-تفلیس-جیهان و باکو-تفلیس-ارزروم و تاناپ) و برگزاری میتینگهای مردمی در شهر باکو و درخواست آنها برای آزادسازی اراضی کشورشان بود. اعلام آمادگی بسیاری از جوانان و میانسالان آذربایجان برای عزیمت به جبهههای نبرد، باعث شد ارتش این کشور، فرصت را غنیمت بشمارد و برای آزادسازی قرهباغ اشغالی از دست ارمنستان اقدامات جدیتری انجام دهد.
نقش حمایت ترکیه از آذربایجان در موفقیتهای ارتش این کشور نیز انکارناپذیر است. پس از برگزاری مانور نظامی مشترک دو کشور در نخجوان و باکو و متعاقب آن تهاجم نظامیان ارمنی به شهر طاووس بسیاری از مستشاران و همچنین مهمات نظامی ترکیه در آذربایجان باقی ماندند. ترکیه پیشتر نیز با فروش تجهیزات، بهویژه پهپادهای بایراکتار به جمهوری آذربایجان سبب شد روحیه مسئولین سیاسی، ارتش و مردم این کشور نیز تقویت شود.
جمهوری آذربایجان با افزایش بودجه دفاعی در سالهای اخیر که با بودجه سالانه کل ارمنستان برابری میکند، ارتش خود را از حیث پرسنلی و لجستیکی بیش از پیش تقویت و با خرید تجهیزات و تسلیحات از روسیه، اسرائیل، اوکراین، ایران، پاکستان و غیره کفه ترازوی نظامی را به نفع خود سنگینتر کرده است. بنابراین باید گفت که ارتش جمهوری آذربایجان با نسل پنجم سلاحهایی وارد نبرد شده که ارمنستان فاقد آنهاست.
مزید بر همه نکات مذکور، اقتصاد آذربایجان و شرایط عمومی این کشور نیز بسیار بهتر از ارمنستان است. مهاجرت مردم ارمنستان در سالهای اخیر افزایش و جمعیت این کشور کاهش یافته است، تا جایی که نیکول پاشینیان در سه هفته اخیر درگیریها از نیروهای احتیاط و حتی زنان این کشور درخواست کرد عازم جبههها شوند.
مولفه بسیار مهم و حائز اهمیت در این مرحله، عدم دخالت روسیه -البته تاکنون- به نفع ارمنستان بوده است که عامل موثری در پیشرویهای ارتش آذربایجان محسوب میشود. ولادیمیر پوتین درخواست پاشنیان برای اجرای قرارداد دوجانبه و پیمان امنیت دستهجمعی بین مسکو و ایروان را رد و اعلام کرد نیروهای ارتش جمهوری آذربایجان وارد اراضی خودش شدهاند نه ارمنستان.
حملات تحریکآمیز و موشکی ارمنستان به شهرهای گنجه، مینگه چویر، ترتر، قبله، کردامیر، خیزی و آبشوران نیز نتیجه نداد، چون جمهوری آذربایجان دست به عمل نظامی متقابل نزد تا فرصت ورود احتمالی ارتش روسیه به نفع رقیب ارمنی فراهم نکند. این درحالی است آذربایجان طبق ماده 51 منشور سازمان ملل متحد مبنی بر حق دفاع مشروع، اجازه مقابله به مثل با این حملات ارمنستان را داشت.
هرچند ارمنستان دیگر اهمیت سابق را برای روسیه ندارد، اما هنوز نمیتوان به پوتین اعتماد کرد که آن را به حال خود رها کند. روسها براساس پیمان نظامی بلندمدت در گیومری و ایروان پایگاه نظامی و حدود 5 هزار نیروی مرزبانی روسیه مرزهای ارمنستان را با همسایگان این کشور کنترل میکنند. در سایر زمینهها نیز ارمنستان به روسیه وابستگی دارد. اگر روسیه دست از ارمنستان بشوید، باعث همگرایی بیشتر پاشنیان و تیمش با غرب میشود. در این صورت آذربایجان نیز به آسانی اراضی اشغالی خود را آزاد خواهد کرد.
از سوی دیگر، مسکو نگران پیشروی ناتو و اتحادیه اروپا در کشورهای هممرز روسیه نیز است. به همین دلیل، اقدام به ایجاد بحران اوکراین، گرجستان و آذربایجان کرده و میکند. بنابراین اگر خیال مسکو بابت نپیوستن باکو به ساختارهای غربی راحت باشد، دیگر ارمنستان برای روسیه اهمیت استراتژیک نخواهد داشت. هرچند ارمنستان مرز غیرفعال 600 کیلومتری با ترکیه دارد، اما با توجه به پیشرفتهای تکنولوژیک نظامی و مناسبات متقابل و قوی آنکارا-مسکو (علیرغم اختلافات موردی) احتمال تنش بین طرفین نیز خیلی اندک است. چه بسا پیش از تحولات اخیر مذاکرات پنهانی میان آنکارا-مسکو-باکو هم انجام شده باشد.
از این رو، با توجه به واقعیتهای میدانی، رویکرد طرفهای درگیر و بازیگران منطقهای و جهانی، عدم موفقیت یا به عبارت بهتر جانبداری گروه مینسک سازمان امنیت وهمکاری اروپا از طرف اشغالگر، نارضایتی عمیق و آشکار باکو از عملکرد سران آمریکا، روسیه و فرانسه، شرایط داخلی ارمنستان و آذربایجان و پیشرویهای ارتش آذربایجان در عمق خاک خود به نظر میرسد در این مرحله مناقشه قرهباغ از حالت انجماد 26 ساله خارج شود.
بدین ترتیب، اگر روسیه مانع نشود جمهوری آذربایجان توان آزادسازی اراضی اشغالی خود از راه نظامی و دیپلماتیک را دارد. پس از این مرحله نیز روند بازگشت آوارگان جنگی سرزمین خود و سپس بازسازی شهرهای وروستاهای آنها آغاز خواهد شد. بدیهی است که تحقق این روند به آسانی میسر نخواهد بود. بنابراین، بهترین راه برای پایان این مناقشه، اجرای مشابه طرح مرحلهای موسوم به مادرید یا غازان است.
در همین راستا، موارد زیر به گروه مینسک پیشنهاد میشود:
1. استقرار نیروهای نظامی آذربایجان در مناطق آزادشده
2. توقف عملیات نظامی طرفین با ضمانت اجرایی سازمان ملل
3. عقبنشینی نظامیان ارمنستان از حداقل پنج شهر آذربایجان
4. استقرار نیروهای حافظ صلح سازمان ملل در منطقه آزادشده بین آذربایجان ارمنستان و همچنین در دو شهر باقیمانده یعنی کلبجر و لاچین. البته روسیه مایل به استقرار نیرو به این منطقه حائل است.
5. مذاکره باکو-ایروان با حضور روسای گروه مینسک، نماینده و سازمان ملل و کشورهای غیرمتعهد برای تعیین رژیم حقوقی قرهباغ، براساس حاکمیت ملی و تمامیت ارضی آذربایجان و قطعنامههای شورای امنیت.
موضوع حائز اهمیت دیگر، مذاکره درباره شهر لاچین جمهوری آذربایجان، بهعنوان کریدور اتصال میان آذربایجان و قرهباغ است. درصورت ممانعت آذربایجان، ارامنه قرهباغ امکان تردد به ارمنستان از طریق این محور را نخواهند داشت. از آن سو، منطقه زنگزور ارمنستان، بهعنوان کریدور میان نخجوان و آذربایجان در طول سه دهه گذشته مسدود بوده است. اهالی نخجوان و آذربایجان هنوز از طریق اراضی ایران رفت وآمد میکنند.
یافتن راهی برای تعیین تکلیف چگونگی تردد در این دو محور هم از موارد ضروری در مذاکرات احتمالی خواهد بود. در پایان پیشنهاد میکنم وزرای امور خارجه ایران، آذربایجان، ترکیه و روسیه در اولین فرصت ممکن، جهت بررسی موارد مهم و نگرانیهای موجود در یکی از پایتختهای این کشورها نشستی انجام دهند. مهم، برقراری صلح و آرامش و امنیت در این منطقه و توسعه همهجانبه به نفع ملتها براساس اصل حفظ حاکمیت ملی و تمامیت ارضی کشورهاست.
انتهای پیام/د