به گزارش سبزوارنیوز ، در شاهنامه که رنج سی و پنج ساله فردوسی را در دل دارد، درباره موضوعات مختلف میتوان خواند؛ از نحوه مدیریت و تصمیمگیری در شرایط بحرانی و سخت گرفته تا مسائل پزشکی، روابط خانوادگی، جنگ و صلح، امور مالی و...
یکی از موضوعات جالب توجهی که فردوسی در اثر خود به آن اشاره کرده، ابتکارات و اختراعات ایرانیهاست که نشان از نبوغ و خلاقیت آنها دارد. در این مطلب چند نمونه از این ابتکارها را میخوانید.
طرح نافرجام کیکاووس
شاید تصور کنید اختراع هواپیما به 1903 میلادی، آن هم به دست برادران رایت برمیگردد، اما جالب است بدانید 900 سال قبل از این اختراع، فردوسی در شاهنامه داستانِ اختراع یک ماشینپرنده به دستور کیکاووس را روایت کرده است.
کیکاووس یکی از پادشاهان عجیب و غریب شاهنامه است که یک روز به فکر سفر به آسمان میافتد! او برای عملی کردن این فکر، طرحی میچیند و چهار بچه عقاب را پرورش و دستور میدهد، تختی تهیه کنند و چهار نیزه در چهار گوشهاش کار بگذارند و سر هر نیزهای هم یک ران بره.
بعد هم میگوید چهار عقاب را به چهار گوشه تخت ببندند و خودش هم روی تخت مینشیند. طبق نقشه کیکاووس، هر وقت عقابها گرسنه شوند، به سوی گوشتها پرواز و تخت را از زمین جدا میکنند و به آسمان میبرند! اما متأسفانه این طرح ناموفق بود و عقابها که از بال زدن خسته شده بودند، کاووس و ماشین پرندهاش را درون بیشهای انداختند:
«پریدند بسیار و ماندند باز
چنین باشد آن کس که گیردش آز
چو مرغ پرّنده نیرو نماند
غمی گشت و پرها به خوی درنشاند
نگونسار گشتند ز ابر سیاه
کشان بر زمین از هوا تخت شاه...»
صنعت کشتیسازی جمشید
یکی از پادشاهان اسطورهای ایران، جمشید است. جمشید در شاهنامه فرزند تهمورث و پادشاهی توانمند و لایق است که در نهایت به دلیل غرور و خودبینیِ بیجا، پادشاهیاش را از دست میدهد. او در دوران پادشاهیِ بلند مدتش، کارهای زیادی انجام داد؛ از جمله ساخت کشتی و تجربه اولین سفرهای دریایی به دیگر کشورهای جهان:
گذر کرد از آن پس به کشتی بر آب
ز کشور به کشور گرفتی شتاب»
یکی دیگر از ابتکارات و اختراعات جمشید ساخت ابزار جنگی مانند زره و شمشیر بود:
«به فرّ کیی نرم کرد آهنا
چو خود و زره کرد و چون جوشنا
چو خفتان و تیغ و چو برگستوان
همه کرد پیدا به روشن روان»
ساخت قدیمیترین پل جهان
شاید برایتان جالب باشد که بدانید روایت ساخته شدن قدیمیترین پل جهان، با 44 دهانه، یعنی پل شادُروان شوشتر در زمان شاپور ساسانی در شاهنامه فردوسی آمده است.
ماجرا از این قرار است که شاپور اول ساسانی وقتی والریانوس، قیصر روم را اسیر کرد، او را وادار کرد در کار ساخت این پلبند کمک کند.
از این پلبند هنوز هم برای برگرداندن آب کارون به مزرعهها استفاده میشود. فردوسی ماجرای ساخته شدن این ابتکار ایرانی را اینطور در شاهنامه آورده است:
«همی برد هر سو برانوش را
بدو داشتی در سخن گوش را
یکی رود بُد پهن در شوشتر
که ماهی نکردی برو بر گذر
برانوش را گفت گر هندسی
پلی ساز آنجا چنان چون رسی
که ما بازگردیم و آن پل به جای
بماند به دانایی رهنمای
به رش کرده بالای این پل هزار
بخواهی ز گنج آنچ آید به کار».
انتهای پیام/د