شاید خیلی ها بگویند اما رفتارش با فدراسیون والیبال و فوتبال و کشتی که در آن زمان در اختیار اسم های دانه درشتی هم بود، جالب نبوده است، اما من به عنوان خبرنگار اختصاصی رییس وقت سازمان تربیت بدنی و پیمانکار سایت خبری این سازمان، چنین ادعاها را قبول ندارم.
در یکی سفرهای استانی به سنندج، مدیرکل کردستان ما را به منطقه ای برد تا کلنگ احداث یک گود زورخانه را بزنیم. مهندس علی آبادی مکثی کرد و از مهندس پیمانکار نقشه محل را خواست، مهندس (معاون رییس جمهوری و رییس سازمان تربیت بدنی) دستور داد تا در همان منطقه گودالی حفر کنند!
پیمانکار پروژه، مدیرکل تربیت بدنی استان، معاون استاندار و چندنفر از روسای فدراسیون های ورزشی که از تهران با ما همراه بودند. همگی تعجب کردیم! گفتیم گودال نمی خواهد که!! کافی است یک کلنگ بیاورند و چهارتا تقه نرم بر زمین آن هم به صورت نمادین بزنند و تمام!
اما مهندس اصرار کرد که همان دم گودالی یک متری حفر شود... و گودال حفر شد، مهندس از مدیرکل استان پرسید این شناژ و فنداسیون که این زیر مشاهده می کنید، برای چه منظوری ریخته شده است!؟
مدیرکل هراسان به میلگرد و بتن ریخته شده داخل نگاهی کرد و گفت: نمی دانم جناب مهندس!
محمد علی آبادی گفت: 12 سال پیش اینجا فنداسیون زمین بدمینتون ریخته شده است و چون شماها هیچ کدام دنبال نبوده اید، و از پروژه ها بی خبر هستید،این سرنوشت ورزش استان شما شده است.
یادم هست به تهران برگشتیم مدیرکل کردستان را تغییر داد و... این را هم بگویم که محمد علی آبادی خودش از جمله پیمانکاران جزء در ساخت پروژه ورزشگاه یکصدهزارنفری آریامهر (مجموعه آزادی فعلی) بوده است و به هنگام پذیرش ریاست سازمان به مدت 6 ماه به مطالعه پروژه های سازمان تربیت بدنی کشور پرداخت و در پایان 4 سال زعامتش در ورزش، به اندازه تمامی پروژه های موجود روباز و سرپوشیده ی کشور، ورزشگاه و فضاهای ورزشی ساخت.
اما سلف سرویسی که غیب شد
در سال 1390 در پردیس دانشگاه علوم پزشکی سبزوار، خاکبرداری پرحجمی برای ساخت سلف سرویس پردیس علوم پزشکی انجام و فنداسیون آن ریخته و بتن مِگر اجرا می شود، اما...
در سال 1393 آقای رییس تازه از راه رسیده نرسیده، دستور خاکریزی می دهد چون شاید به اعتقاد شخصی ایشان محل مناسبی برای سلف سرویس نیست، و باید در آن محل پارکینگ خودرو تعبیه شود و...
حکایت مهندس محمد علی آبادی را گفتم تا به اینجا برسم که وزارت پت و پهن بهداشت، که هیچ اطلاعاتی از این موضوعات ندارد اما تا دلت بخواهد حساب جاری عمرانی دانشگاه های تحت پوشش را تا خرخره پر می کند و هیچ کسی نه تنها در شهرستان و استان خراسان رضوی، پیگیر این چیزها نیست، بلکه فلام بازرس از فلان محل به فلان شهر می آید با کیف چرمی حاوی زعفران و تنقلات محلی در شهرستان های دور دست استان، بازمی گردد به مرکز و به مداحی رییس می پردازد که آقا چرا نشسته اید بروید به فلان شهر ببینید آقامون واقعا چه جنتلمنی است! مدیری نمونه است که در آقایی کم و کسر ندارد و...
اما حرف آخر!
دفتر فنی باید نظارت کند یا نکند! اگر درباره این موضوع توضیحی دارد، خوشحال می شویم اول از همه خود اینجانب از نگرانی خارج شوم، اما اگر اطلاعاتی ندارد، بهتر است توجه اش را به درخواست همان سال در 1390 از پیمانکار این طرح، جلب نمایم.
به هرحال موضوعات زیادی است که در این مجموعه وجود دارد و وعده می دهم هر هفته یکی از هنرمندی های دانشگاه علوم پزشکی سبزوار را در اختیار مردم شهرم قرار دهم.
به خوبی یادم هست بنده هربار که درباره تخلفات رخ داده در ادارات و مراکز اداری شهرستان، حرف زدم، نماینده ها و دادگستری، از من مدرک و سند خواستند که به ما بدهید تا پیگیری کنیم! حالا به ایشان متذکر می شوم، قضاوت فقط با مردم است...
اجازه نمی دهیم آنچه بر سر هندبال آوردید با دیگر نهادهای شهرمان بکنید.
سبزوار-جمعه 21 آذر 99
انتهای پیام/د