مدت هاست با خودم کلنجار می روم که بالاخره مردم مقصرند یا نه؟! پاسخ به این پرسش،هربار که به آن می اندیشم؛ مرا در سیاهچاله ای ترسناک فرو می برد. سیاهچاله ای که رهایی از آن بسیار سخت است.
حال می خواهم برای یک بار هم که شده از چنبره تلخ و خاکستری این پرسش بیرون بیایم و آنچه بدان رسیده ام با «شما مردم»به اشتراک بگذارم:
۱-شما مردم، اصولا کیستید؟
اصولا باید گفت شما مردم یا ما مردم؟!
اینکه بگوییم شما مردم با اینکه بگوییم ما مردم، تفاوتش بسیار است.
۲-وقتی «شما» مردم باشید پس راحت می توان شما را مقصر دانست.
۳-وقتی «ما» مردم باشیم، آن وقت به راحتی و همیشه نمی توان انگ مقصر بودن را به ما مردم چسباند.
۴-اما نگاهی به مجموعه آنچه از ناحیه صاحبان قدرت و تریبون های رسانه ای،سیاسی و حتی فرهنگی،اجتماعی (حتی به ظاهر مخالف هم به لحاظ مشی سیاسی )و به انحاء مختلف مطرح می شود نشان می دهد که آنها خود را تافته جدا بافته از «ما مردم» می دانند. و معتقدند که« شما مردم» مقصرید.
۵-با أین حال وقتی کسی یا کسانی خود را تافته جدا بافته و طبعا بی تقصیر می دانند باید شاخص،عملکرد و خروجی قابل لمس و قابل درک وفهمی داشته باشند و به اصطلاح جلوتر از مردمان همیشه مقصر حرکت کنند.
این جلو بودن شامل فضیلت ها،خوبی های انسانی،دانش و سواد نظری و دست و پا و جربزه عملی است.( نه جلوتر بودن از مردم در انواع ناهنجاری ها و پلشتی ها و دزدی ها و ....)
۶-به دارنده و دارندگان مجموعه یا تعدادی از این فضیلت ها می گویند پیشروان جامعه. می گویند گروه های مرجع در جامعه که باید راه درست،حرف درست، عمل درست را از آنها آموخت.
۷-سوال این است که پیشروان قابل اتکای جامعه اکنون کجایند؟ کیانند؟!
آنها که اگر می گویند شما مردم مقصرید،خود بتوانند کارنامه قابل قبولی از بی تقصیری را به ما مردم بنمایانند و ما را از این همه خوب بودنشان شرمنده کنند.
۸-نکته ظریف و رندانه اینجاست که ارتش عظیم تبلیغی و القا گران «شما مردم مقصر پنداری» در موقع لزوم و حتی در بیشتر مواقع خود را «ما مردم» جا می زنند اما خروجی و منظور اصلی کلامشان همان «شما مردم» است.
۸-به لحاظ روانشناختی و حتی جامعه شناختی « خود مقصر پنداری» یا « جامعه و مردم مقصر پنداری»به ویژه هنگاهی که نسخه رهایی بخش و درمانگری برای آن تجویز نمی شود،موجب از بین رفتن اعتماد به نفس فردی و حتی جمعی می شود.
۹-آنگاه جامعه در یک عقب افتادگی هر روزه و یک تله و خندق بی انتها، مقوله « ما مردم» و « شما مردم » را تکثیر می کند بین فرد فرد خودش،
یعنی همان «شما مردمی» که صاحبان تریبون ها و رانت ها موفق شده اند آنها را «همیشه مقصر» جلوه دهند.
آنگاه به مرحله ای می رسیم پرسیده ام که خودمان می گوییم : ما مردم مقصریم!
۱۰-نگاه کنید و ببینید که در مقوله کرونا دیگر حتی بسیاری از خودمان هم می گوییم« ما مردم » مقصریم.
در مقوله اقتصاد هم ما مردم مقصریم.
در ترافیک ها هم ما مقصریم.
در مجموع ما مردم مقصریم.
۱۱-اساسا این جداسازی مردم و دیگران( همان صاحبان قدرت، تریبون ها و رانت ها ) نقطه ونکته اصلی آغاز،امتداد و خرابی ماجراست.
کسانی می گویند ما مردم ( به زعم آنها می شود شما ) مقصریم که خود،فضیلتی برای زندگی بهتر و چراغی برای فردای روشن تر جامعه ندارند اما در خط های ویژه خود پشت هیچ چراغ قرمزی حتی نمی ایستند.
تا تقصیر ها و قصور ها و خطاهایشان دیده شود.
۱۲-نهایت کلام اینکه، بله مردم مقصرند اما نه آنگونه که « شما غیر مردمان» می گویید و القا می کنید.
۱۳-مردم در نبود قانون،درنبود آموزش های زندگی شهروندی مدرن،در نبود .... و در بود مدیریت ها و رانت ها و رقابت های آشکار و پنهان شما برای چنبره بیشتر بر منابع عظیم آنها مقصر نیستند. حتی اگر خودشان بگویند: « نه آقا دیگه ما خودمونم مقصریم.»
۱۴-اگر ز باغ رعيت ملک خورد سيبي
برآورند غلامان او درخت از بيخ
ارادتمند « ما مردم »
دوم دی ۹۹
انتهای پیام/د