به گزارش سبزوار نیوز، اگر یک روز بدون غر زدن، بیانیه دادن، بهانه جویی یا اعتراض کردن در فوتبال ایران پیدا کردید، آن روز را باید عید فوتبال ایران نامید. فوتبالی که این روزها با اهالیاش بیشتر شبیه به یک کودکستان است تا مستطیل سبزی که تیمها برای قهرمان شدن و پیشرفت کردن رقابت میکنند. جایی که هر اتفاقی در آن با حرف و حدیث همراه است و استثنایی هم میان هیچ تیم یا شخصی وجود ندارد. باشگاهها هر چقدر با قدمت یا تازه تاسیس، مدیران هر چقدر با تجربه یا تازه به میز و صندلی رسیده، مربیان هر چقدر مو سفید کرده یا جوان، همه یک مسیر را میروند و آن هم اعتراض کردن و داد زدن درباره هر موضوعی است.
همه این اعتراضها، یک سر شاخه دارد و آن هم متولیان فوتبال هستند. سکوت، عدم قاطعیت و سوءمدیریت، فوتبال ایران را تبدیل به یک کودکستان کرده است. جایی که از فصل گذشته و ماجرای ادامه لیگ در شرایط کرونایی نمود بیشتری پیدا کرد. تیمهایی که در راستای حفظ سلامت جامعه خواستار منحل شدن مسابقات فصل گذشته شدند و دقیقاً همانها در فصل جدید نسبت به لغو یا تعویق برخی دیدارها یا تعویق مسابقات به دلیل رعایت پروتکلها اعتراض داشتند. آنهایی که هنوز مشخص نیست چه موضعی در قبال سلامت جامعه دارند و انگار سلامت جامعه نیز به منافع آنها گره خورده است.
وقتی مدیریت باری به هر جهت وجود داشته باشد، نتیجه همانی میشود که اکنون با آن مواجهیم. وقتی فدراسیون فوتبال قاطعیتی در قبال اعتراضها نداشته و سکوت کرده، وقتی کمیته انضباطی احکام خود را با تعارف یا ترس صادر کرده، وقتی کمیته اخلاق به جای برخورد با اشاعه کنندگان خشونت و تقابل با بی اخلاقی، به جایی برای تسویه حساب با منتقدان فدراسیون فوتبال شده است، نتیجه حال امروز فوتبال میشود. لیگ برتری که پیش از شروع با صدور بیانیهها از سوی باشگاههای مختلف مواجه بوده و هنوز به میانه راه نرسیده پر از ابهام و ایراد است.
آیا هفتهای از لیگ برگزار شده که تیمی نسبت به داوری اعتراض نکند؟ کدام سرمربی معتقد نیست که داوری علیه تیم او نبوده؟ تقریباً هر 16 مربی لیگ معتقدند اگر عدالت در قضاوت داوران اجرا شده بود، تیم آنها در رتبههای بالای جدول یا رتبه نخست لیگ بود. مگر رتبه نخست یا چهار رتبه بالای جدول گنجایش چند تیم را دارد که همه مدعیاند جایگاه واقعیشان بالای جدول است؟ اگر قضاوت داوران با اشتباه همراه بوده و برخی تیمها متضرر شدند، پس مسلماً برخی تیمها باید منفعت برده باشند، پس چگونه است که همه به داوریها معترضند؟ آیا هفتهای از لیگ بدون بیانیه نویسی برگزار شده و به اتمام رسیده است؟
حالا هم سازمان لیگ برنامه دیدارهای هفتههای آتی لیگ و همچنین دیدارهای معوقه از هفتههای برگزار شده را اعلام کرده است و باشگاهی نمانده به برنامه ریزی اعتراض نکند. پرسپولیس به دلیل حضور در فینال آسیا دو دیدار معوقه و یک دیدار معلق شده (دیدار با ذوبآهن که با تخلف ذوبیها معلق شد) دارد که استقلالیها معتقد بودند ابتدا باید این دیدارهای معوقه برگزار و سپس دربی از هفته هشتم برگزار شود. در صورت برگزاری بازیهای معوقه مسلم است که دیدارهایی از دیگر هفتهها معوق میشود و باید فرصتی هم برای برگزاری آنها پیدا کرد، اما بازهم برخی تیمها معترضند که چرا باید قبل از برابری تعداد مسابقاتشان با حریف پیشروی خود، به میدان بروند. حالا اگر سازمان لیگ تصمیم به تعطیلی دو هفتهای لیگ بگیرد تا ابتدا دیدارهای معوقه را برگزار کند، موضع باشگاههای معترض چیست؟ آیا بازهم باید شاهد اعتراض آنها باشیم که بگویند به دلیل تعطیلی مسابقات آمادگی لازم را ندارند و از شرایط مسابقه به دور هستند؟
هیچگونه قاطعیتی در تصمیمات وجود ندارد و کمیته مسابقات سازمان لیگ با هر اعتراضی برنامه ریزی خود را تغییر میدهد و به اصطلاح به هر سازی که باشگاهها میزنند، میرقصد. اگر یحیی گلمحمدی تهدید به عدم حضور در دیدار با ذوبآهن در صورت استراحت پنج روزه تیمش کند، سازمان لیگ برنامه را تغییر میدهد، اگر پرویز مظلومی و محمود فکری خواهان تعداد برابر دیدارهای خود با پرسپولیس قبل از دربی کنند، سازمان لیگ به طور کلی برنامه تمام بازیها را تغییر میدهد تا خود را به دردسر بیندازد. این سیستم مدیریتی و تغییر تصمیم با هر اعتراض، در کودکستانها و مهد کودکها نیز نمونه ندارد و باید افسوس خورد به حال فوتبالی که دیگر شباهتی به فوتبال ندارد. جایی که مربیانش یاد گرفتهاند به جای کار فنی با داد زدن در کنار زمین و شلوغکاری نتیجه بگیرند.
انتهای پیام/و