جواد دباغی مقدم: بیایید همین ابتدای عرایضم، بنده را نقد جدی بفرمایید. چه اشکالی دارد به هر حال هر ادعایی بازخوردهای خاص خودش را دارد و اگر بپذیریم باید نقدپذیر باشیم، بنابراین همین جا حاضرم ادامه این بحث را آزاد بگذارم.
حدود سه دهه در عرصه مطبوعات و رسانه های کشور در حوزه ها و نقش های متفاوت و متنوع اش، حضور داشته ام و بدون شک امروز می توانم این ادعا را یک واقعیت محض بدانم و اصرار هم داشته باشم که رسانه هیچ سهمی در تربیت سواد رسانه ای عمومی نداشته اند.
بدیهی است در یک بررسی میدانی نیز متوجه خواهید شد عوامل مختلفی در بروز این پدیده نقش داشته اند که قطعا جالب توجه و بسیار تعیین کننده بوده اند.
کاری به سال های اولیه پیروزی انقلاب ندارم. به خاطرات تلخ و شیرین و چه بسا ساختگی خیلی ها نیز ندارم که این روزها تلاش می کنند با بزرگ کردن نقش خودشان، چنین جلوه بدهند که آنها می خواسته اند در مسیر اعتلای خبر و رسانه کارهایی بکنند اما کسی یا کسانی یا جریانی این اجازه را به آنها نداده است.
وقوع انقلاب اسلامی به بسیاری از پدیده ها چه مستقیم و چه غیرمستقیم اثر خودش را گذاشت، ماهیت برخی مشاغل را دستخوش تغییر کرد، مثلا در حوزه بازارمالی رنگ و بویی از بینش و دیدگاه های اسلامی را پاشید اما عنوان بانک و این تخصص را تغییر نداد، در حوزه های علمی و پژوهشی دیدگاههایی را مطرح کرد اما عبارت دانشگاه و مراکز عالی همچنان روی سردر ورودی این مراکز، بدون کمترین تغییری حفظ شد.
در عرصه هنر نیز چنین بود و اساسا در قاطبه حرفه ها و مشاغل این دگرگونی ها را تنها در حد نوع و نحوه بینش ها و دیدگاههای ساری و جریان انقلابی گری تغییراتی داد اما ماهیت ها حفظ گردید.
اما در رسانه پس از به اصطلاح پاکسازی انجام شده از سوی نهادهای انقلابی، شاکله خود را بشدت دگرگون شده دید. چهره هایی بودند که نقشی در مسایل غیر نداشتند اما تخصص آنها نادیده انگاشته شد. و آنچه ماند چنان شد که حضرت امام (ره) صدایش درآمد و در دیدار با جمعی از روزنامه نگاران شاغل در رسانه ها نقد کرده و به صراحت گفتند چرا هر روز عکس و مطلب اول خود را به من اختصاص می دهید؟!
این نقد جای تحلیل بسیاری دارد و امروز هم مشاهده می کنیم «رسانه» بیشترین لطمه را از درون و دیدگاه منفعل نویسندگان و گردانندگان خودش می خورد تا از ماهیت آشکارای نام و عنوان خود.
همه ی این جریانات تا پس از جنگ ادامه داشت تا اینکه در دوم خرداد ۷۶ محتوای رسانه ها تغییری دیگرگون یافت! ثبت روزنامه های زیادی شکل گرفت و هر روز با این خبر مواجه شدیم که: دادگاه مطبوعات فلان نشریه را بست! فلان روزنامه توقیف شد و دادگاه های زیادی تشکیل شد.
هجوم چهره های زیادی را به رسانه شاهد بودیم. کسانی که به وضوح می دیدند اگر رسانه در اختیار داشته باشند، می توانند اعتبار و جایگاه ویژه ای در نزد افکار عمومی و چه بسا آینده شغلی و کاری خودشان داشته باشند، و همیت تفکر آنچنان تسری در میان نویسندگان و خبرنگاران ایشان داشت که امروز شاهد بسیاری از معضلات ریشه ای هستیم.
در تحلیل ها و دیدگاهها، به جای طرح موضوع و بعد نظارتی به عنوان رکن چهارم دموکراسی بر عملکرد دولت ها و بخش های مختلف مدیریتی کشور و منطقه ای، نویسنده مناظر و طبیعت درون خودش را نقاشی می کند، برداشت های شخصی اش را مطرح می کند، بی توجه به تغییرات هرروزه در دنیا، بخصوص دیکته کردن منویات امپریالیستی و چپاول و غارت کشورهای جهان سومی و بسط دیدگاههای اقتصادی خود، به عنوان مثال از میان صدها مثال شاید این نکته قابل به گقتن به نظر برسد که در حادثه ۱۱ سپتامبر، آنقدر به بررسی سطحی واقعه پرداخته شد که دلایل وقوع هیچگاه آن طور که باید مطرح نشد.
در آن زمان در شبکه خبر سیما عنوانی داشتم و مشغول به کار بودم. شاید ۲۰۰ بار صحنه انفجار و فروریختن برج های دوقلو مرکز تجارت جهانی نیویورک را تکرار و تکرار کردیم اما نیامدیم بنشینیم تحلیل درست و شایسته و ماندگاری ارائه بدهیم.
این به آن معنا نیست که نمی توانستیم! هرگز چنین چیزی نمی گویم. بلکه مراد موضوع دیگری است.
در شبکه خبر سیما یک کارشناس داشتیم که درباره مسایل آموزشی و آموزش و پرورش صحبت می کردند و اظهارنظر جالب و عامه پسندی داشتند. یک روز مسأله ای پیش می آمد که مثلا کیفیت نان پایین است، از ایشان خواسته می شد در بخش گفت وگو حاضر شوند و راجع به کیفیت نان صحبت کنند، تصادفی و حادثه ای رخ می داد و دوباره ایشان را به زحمت می انداختند و درباره آن رویداد تلخ نکته هایی مطرح می کردند.
در حوزه بانک و بیمه، در حوزه های اجتماعی حتی هلال احمر، درباره جامعه امریکا، درباره تصمیمات کنگره آمریکا و جرج دبلیو و....
یعنی گاهی وقت ها اگر صبح می آمدند شبکه، از فرصت استفاده می شد و در بخش های خبری سایر شبکه های سیما نیز صحبت می کردند و کم کم به خاطر همین تکرار، نام ایشان و چهره ایشان برای عموم نیز آشنا شد و ناگهان در انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز ....!
بگذریم. الغرض همان که ابتدا عرض شد، شاید از ابتدای انقلاب این نقص با رسانه جلو آمد و پیش رفت و ادامه یافت تا امروز. و امروز می بینیم که نسل جدید پدیده شهروند خبرنگار را آنچنان بهتر از خبرنگار رسمی صداوسیما بهتر و دقیق تر گزارش می گیرد که حیفت می آید او را در مجموعه ی خودت راه ندهی و به او فرصت ندهی که به میان مردم برود و گزارش های جذاب بگیرد!
این حکایت در تمامی بخش های رسانه و در هر طرازی از آن قابل مشاهده است. و انگار همچنان ادامه خواهد داشت.
انتهای پیام/د