به گزارش سبزوارنیوز ، شاید تشدید تحریمهای اقتصادی باعث بروز رگههایی ملموس از کمبود کالاهای اساسی از جمله شکر، مرغ، تخممرغ، نهادههای دامی، موز، خیار، پرتقال، روغنخوراکی، تایر، پوشکبچه، برخی شویندههای محبوب مردم هر چند وارداتی در بازار، محصولات پلمیری ناشی از کمبود پنبه و حتی گاز و برق شده است.
کمبودهایی که البته نه به میزان کابوسوار هنگامه جنگ جهانی اول، بلکه در اندازهای که شاخکهای دلواپسان را میجنباند و دلنگران میکند. کما اینکه «محمد لاهوتی» اردیبهشت 99 (سال جهش تولید) در نشست هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی تهران هشدار داده بود: «واحدهای متعددی اعلام میکنند که ذخیره مواد اولیه آنها یک ماه آینده به اتمام خواهد رسید.
از سوی دیگر واردات در مقابل صادرات با مشکلاتی روبرو بوده و عملاً امکان استفاده از این ابزار هم وجود ندارد.» ایرنا- 30 اردیبهشت در این میان پرسشی که به اذهان هر مراجعهکننده به فروشگاههای سطح شهر خطور میکند این است که این کمبودها پیامد چیست؟ آیا اصولا پدیده کمبود تولید و عرضه رخ داده است یا کمبودهای گزارش شده، ماحصل اخباری در فضای مجازی است که به صورت موردی در برخی نقاط شهرهای کشور دیده شده و بزرگنمایی میشود؟ یا اگر در برخی نقاط کمبودهایی دیده شده و میشود، در واقع ماحصل چیست؟ پیامد اشکالات رخ داده در خطوط تولید است یا سیستم پر ایراد در شبکه توزیع!؟
علی شریعتی، عضو هیأت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران در خصوص واقعی بودن یا ساختگی بودن اخبار کمبود کالاهای اساسی و نگرانی جامعه از شیوع تجربه قطحی در بازار میگوید: متاسفانه در خصوص کالاهایی که ارز 4200 تومانی میگیرند، کسی منکر وجود مشکل واردات، ترخیص و زحمات زیاد برای واردکنندگان نیست، اما از حق نیز نباید گذشت که درصد فساد در گردونه این بازار خیلی زیاد است.
وی با بیان اینکه عمده کسانی که امروز به گرانی و کمبود شدید در بازار هشدار میدهند خودشان بیش از سایرین ارز 4200 تومانی را گرفتهاند، میافزاید: با کمی تامل میتوان دریافت که جنس یکسری هشدارها در واقع خلط مبحث در واقعیت است و در واقع تضاد منافع رخ داده است.
شریعتی با بیان اینکه در این خصوص چند تحلیل میتوان داشت اظهار میدارد: یک نکته در اینجاست که حجم تولید خیلی از کالاهای اساسی بین 10 تا 15 درصد کاهش یافته و طبعا این کاهش تولید روی حلقههای زنجیره تولید و توزیع اثر میگذارد و فشار تامین کالاها در قفسه فروش را پایین میآورد.
این فعال بازرگانی در کشورمان با یادآوری اینکه چند سال پیش شرکتهایی مانند روغن خوراکی برای ترغیب مردم به خرید به آنها «پروموشن» هم میدادند، اما حال در قالب سبد چند کالا به آنها روغن عرضه میشود میگوید: کما اینکه در چنین مواقعی کمبود جزیی عرضه از دید مصرفکننده به دلیل ترس و اضطراب ناشی از احتمال کمبود شدید و قطحی منجر به ذخیرهسازی بیش از میزان رایج خرید در گذشته خواهد شد که طبعا در افزایش کمبود یک کالا در قفسههای سطح شهر موثر است.
وی با بیان اینکه در این میان مصادیقی از کمبودها نیز متاثر از تبانی در جریان تولیدکنندگان برای فشار مطالبهگری اخذ یک امتیاز یا وام و تسهیلات وعده داده شده روی زمین مانده است میافزاید: در واقع از آنجا که برخی کالاها فشار امنیتی روی آن است، این دسته از تولیدکنندگان جز این روش راهی برای دریافت ارز یا دریافت مواد اولیه جهت امکان ادامه فعالیت نمیبینند. چرا که تجربه نشان داده است، فشار مردم به تسهیل این مطالبهگری غیرعادی آنها کمک میکند.
شریعتی با اشاره به نمونه عینی ماجرای پرداخت وجوه سودجویان موسسههای مالی - اعتباری که با اصرار و تجمع و کفنپوشی درصد محدودی از مالباختگان از وجوه و حقوق سایر مردم به آنها پرداخت شد میگوید: شوربختانه ما در جامعهای زندگی میکنیم که هر قانونی در آن وضع میشود مساعد حال بدحسابهاست! درحالیکه یک صادرکننده موفق و خوش حساب تشویق نمیشود.
با توجه به این اظهارات و در عین حال گزارشهای متعدد مردمی از برخی شهرستانها به نظر میرسد کمبود تولید رخ داده به هر میزان و هر دلیل که باشد در برخی نقاط کشور مشکل ساز شده است اگرچه این کمبود به معنای قطحی نگرانکننده نبوده و نیست. اما از این واقعیت نیز نمیتوان چشم پوشید که تداوم این روند نیز برای حال مردم طبقه متوسط رو به پایین ایران به هیچ وجه خوشایند نیست و چه بسا موجب کوچکتر شدن سفره آنها یا افزایش رنجش بیشتر آنها نسبت به اوضاع کشور خواهد شد.
انتهای پیام/د