پایان تاتاریسم و آغاز عصر بازگشت مغول
سربداران - بهروز قزلباش: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان، یک سازمان باقی مانده از دوران پهلوی دوم بود . تمام شد.
می گویند النجه خان، دو پسر داشت. نام یکی را تاتار گذاشت و دیگری را مغول نامید.
اشتباه نکنید این دوگانگی، دو قطبی هابیل _قابیلی نیست، بلکه آنها یک روح در دو بدن و هر دو از جنس قابیل بودند.
به هر صورت کسی نیست که نداند چنگیز خان، نبیره النجه خان، چه بر سر ممالک و ملت ها از جمله نیشابور خودمان، نیاورده است. نقل شده است که با ورود مغول به بغداد دوران خلفای عباسی پایان یافت و غیره و غیره و غیره.
اکنون پایان تاتاریسم باورود مغول به کانون در حال رقم خوردن است هرچند جای خوش وقتی است که تاتارها باید آنجا را ترک کنند، البته به جز عمو زادگان عزیزی که تازه نوبت به آنها می رسد که اسبی در میدان این بازی بتازانند و چوگانی بر گوی عشق و حال تازه ای بنوازند و غیره و غیره و غیره
خدا النجه خان را نبخشد که ما را دچار این دو فتنه گر جهان فریب کرد.
این وسط، بیچاره مربیان کانون، که از گوشت قربانی تقسیم غنایم ، فقط کاردی به استخوانشان رسیده است و بس.
مهم تر از همه ، بیچاره تر کودکانی که بجای آمد و شد به کتابخانه های کانون، ... زباله گردی می کنند. یا بزهکارانی رها در کوچه و خیابان شده اند و یا اگر خوش شانس باشند، در مراکز تربیت در حال باز پروری و غیره و غیره و غیره.
بگذار تاتاریست های فرهنگی فکر کنند ریختن پول بیشتر توی جیب بعضی از ،ازمابهتران،بخوانید اجنه فرهنگ و بلای جان ملت، ماموریت موفق آنها بوده است که با رسیدن به صد در صد اهدافشان ، موفقیتشان را جشن می گیرند و سپس جایشان را به برادر دیگر تحویل می دهند.
البته که مربیان کانون، استوانه هایی بوده و هستند که بار بقایای فعالیت کانون بر دوش آنها بوده و هست.
حالا در چه شرایطی و وضعیتی، دیگر برای کسی مهم نیست. مثل خیلی جاهای دیگر و کسان دیگر، مثلا معلمان و آموزش و پرورش، کارگران و وزارت کار ، باز نشستگان و سازمان باز نشستگی ، بیمه شدگان و تامین اجتماعی، ملت و مجلس، ملت و دولت و هزار کوفت و زهرمار دیگر و غیره و غیره و غیره.
...همه دشنام های زبان فارسی نثارشان باد، که جز خیانت به کودکان وطن، چیزی در آستینشان نبود...
روی چینی فروشان سپید بود سفیدتر شد.
انتهای پیام/خ
کد خبر : 5769
تاریخ انتشار : 4 سال پیش