به گزارش سبزوارنیوز ، توسعه دهنده اصلی میدان چالوس شرکت اکتشاف و تولید نفت خزر ایران (KEPCO) است، اما کمک های فنی و مالی نیز از روسیه و چین دریافت می شود. اگر برآوردهای اولیه از ذخایر گازی میدان چالوس درست باشد، گاز ایران میتواند دست کم 20 درصد از گاز مورد نیاز اروپا را تأمین کند.
با این حال، اندازه، قیمت و مقصد این گاز با روسیه هماهنگ می شود و به قدرت انرژی مسکو در اروپا می افزاید که در حال حاضر یکی از موضوعات اصلی اختلافات بین اروپا و ایالات متحده است. علی اصولی، مدیر عامل شرکت نفت خزر تخمین می زند که میدان گازی چالوس معادل یک چهارم میدان گازی بسیار بزرگ و غول پیکر پارس جنوبی یا حدود 11 فاز آن دارای ذخایر گازی است.
پارس جنوبی دارای 14.2 تریلیون متر مکعب ذخیره گاز به همراه 18 میلیارد بشکه میعانات گازی است و در حال حاضر حدود 40 درصد از کل 33.8 تریلیون متر مربع ذخایر گازی ایران و حدود 80 درصد از تولید گاز آن را تشکیل می دهد. سایت پارس جنوبی به مساحت 3700 کیلومتر مربع بخشی از حوضه 9700 کیلومتری مربعی است که با قطر مشترک است اما میدان گازی چالوس به طور کامل در بخش ایران در خزر واقع شده است.
این تا کنون تحت تأثیر اختلافات اخیر بین پنج کشور ساحلی (روسیه، ایران، قزاقستان، ترکمنستان و آذربایجان) در اشتراک نفت، گاز و سایر حقوق در آن قرار نگرفته است.
این اختلافات - که به طور انحصاری توسط OilPrice.com پوشش داده شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است - در مورد نامگذاری رسمی خزر به عنوان "دریا" یا "دریاچه" در اوایل سال 2019 که در تعیین چگونگی تقسیم منابع نفت و گاز خزر بسیار مهم بود، متمرکز بود.
بر پایه این گزارش، به صورت محافظه کارانه تخمین زده می شود که ذخایر ثبت شده و احتمالی میدان های گازی و نفتی وسیع تر در منطقه خزر، که شامل میدان های ساحلی و فراساحلی می شوند، دارای 48 میلیارد بشکه نفت و 292 تریلیون فوت مکعب گاز طبیعی باشد.
روسیه جریان را طوری پیش برد که دریای خزر دوباره به عنوان دریا تعیین شود، نه دریاچه، که به طور اساسی تقسیم درآمد حاصل از آن را تغییر داده است.
در میان شرکا، سهم ایران از 50 درصدی که در توافق اولیه منعقد شده در سال 1921 (در مورد حقوق ماهیگیری) با اتحاد جماهیر شوروی تعیین شده بود و در سال 1924 اصلاح شد، با کاهش شدید به 11.875 درصد رسید. این بدان معناست که ایران دست کم 3.2 تریلیون دلار از درآمد خود را از دارایی های مشترک منابع انرژی از دست می دهد.
به گفته نگارنده این تحلیل، دلیل اینکه ایران این تغییر وحشتناک در سهم خود از غنایم دریای خزر را پذیرفت این بود که در آن زمان در حال مذاکره برای توافق 25 ساله با چین بود که شامل یک توافق بزرگ مهم با روسیه نیز می شد.
این قرارداد با روسیه یک ضرورت حقوقی برای قرارداد 25 ساله با چین بود؛ به عنوان مثال این قرارداد اجازه می دهد که هواپیماها و کشتی های روسی و چینی از سایت های مشترک در سراسر ایران استفاده کنند. این قرارداد به توافقات موجود چند لایه و 10 ساله که ایران تا آن زمان با روسیه امضا کرده بود، اضافه شد.
با توجه به این تحولات، تهران ضرورتی نمی دید تا در مذاکرات درباره سهم خود از منابع دریای خزر با کرملین بازی سختگیرانهای را آغاز کند.
یکی از عناصر کلیدی توافقنامه 20 ساله جدید بین ایران و روسیه و دو توافقنامه 10 ساله قبل از آن بود، این است که روسیه عملاً کنترل دارد که اکثریت قریب به اتفاق گاز ایران در کجا و به چه قیمتی فروخته می شود.
کنترل این تهدید بالقوه برای تسلط خود بر عرضه گاز به اروپا - و قدرت ژئوپلیتیک قابل توجهی در قاره ناشی از آن - سالهاست که نگرانی اصلی مسکو بوده است و همچنین توانایی های ایران در این زمینه. ایران ذخایر اثبات شده گاز طبیعی خود را معادل 1،193 تریلیون فوت مکعب (Tcf) برآورد کرده است که پس از روسیه ، 17 درصد از کل جهان و بیش از یک سوم ذخایر اوپک پس از روسیه قرار دارد.
علاوه بر این ، ایران در زمینه حفاری از میزان موفقیت بالایی در اکتشاف گاز طبیعی برخوردار است که در حدود 80 درصد برآورد شده است،
در حالی که میانگین موفقیت جهانی 30-35 درصد است. بنابراین، همیشه برای روسیه بسیار مهم بوده است که اطمینان حاصل کند گاز ایران به اروپا سرازیر نشده و در نتیجه اهرم اصلی قدرت روسیه در سراسر قاره را تضعیف نکند.
انتهای پیام/د