به گزارش سبزوارنیوز ، سخنان امروز سردار آجورلو در جمع پیشکسوتان باشگاه استقلال تهران، واکنش های زیادی را در پی داشت. او حالا می خواهد ظرفیت های گمشدهی مالی و اعتباری باشگاه های بزرگ را نمایان کند.
آنچه در ادامه می آید، مشروح سخنان این مدیر موفق طی تنها دو ماه حضور در این باشگاه مردمی است:
از فرهاد مجیدی حمایت کنید
ما برای اینکه بخواهیم قهرمانی داخلی بیاوریم، باید یک تصمیم بگیریم؛ اولا در خانه خودمان نباید باهم دعوا داشته باشیم و باید رفیق باشیم. اگر امروز سکان هدایت فنی تیم را به دوست خوبتان فرهاد مجیدی تقدیم شده، یکصدا از او حمایت کنید.
عیب ندارد از او انتقاد کنید اما برای قهرمانی من جمعتان کردم که بگویم به حمایت شما نیاز دارم. مبادا حریف از بستر اختلاف ما سو استفاده کند. حریف محترم است و شبانه روز تلاش میکند نگذارد ما قهرمان شویم اما ما حقمان است که با تدبیر و همفکر و همگام و همکلام، از تیم فنی حمایت کنیم. نکات فنی را هم در گوشش در خفا بگوییم.
برای پیشکسوتان خانه خواهیم ساخت
وضعیت خیلی از شما خوب است و دستتان به دهانتان میرسد که حتی به ما کمک کنید. اما بقیه دوستان که در کسوت پیشکسوتی ضعیف هستند، بد است برای استقلال که در فضای مجازی یک صدایی بیاید. دو کار باید انجام دهیم، آقای نامداری که از دوستان خوب من هستند از 25-30 سال پیش خانه و برج میسازد، من از او یک خواسته داشتم و گفتم یک زمین خوب پیدا کن و 200 واحد برای پیشکسوتان به قیمت تمام شده میسازی.
آنهایی که دارند برای دخترشان و پسرشان و آنهایی که ندارند برای خودشان. من سوال کردم که در منطقه 22 قیمت خانه چقدر است؟ گفت از 30 میلیون تا 88 میلیون. گفتم قیمت تمام شده چقدر است؟ گفت 12 میلیون. گفتم برای پیشکسوتان استقلال با این رقم خانه بساز.
چایی ات را خوردی؟ خداحافظ!
من میخواهم کار اقتصادی بکنم و چه کسی بهتر از شما شریک های من. دیگران میتوانند شریک باشند اما کسی که متکبرانه آمده بود در باشگاه استقلال و میگفت مربی ات را عوض کن، ما یک شرکتی در انگلیس داریم و در حال مذاکره هستیم.
چقدر گستاخانه این استقلال بزرگ را کوچک میداند و عرض اندام میکند و بگوید با صد میلیارد یا دویست میلیارد همه عزت استقلال بزرگ شما را میخرم و تو این کارها را انجام بده و سرمربی ات را ببر و... . گفتم چایی ات را خوردی؟ خداحافظ. اینجا استقلال بزرگ است و میخواهد خودش کار بکند.
میگویند تبلیغات محیطی را به تو نمیدهیم
میخواهم کار تجاری کنم. فوتبال حرفه ای صنعت است و فوتبال حرفه ای ایران مسخره است. به من میگویند تبلیغات محیطی را به تو نمیدهیم چون تیم های دیگر ضعیف هستند.
گفتم مگر ارث خودت را به برادرت میدهی یا برادرت ارثش را به تو میدهد؟ مگر بدهی استقلال را تو میدهی؟ این ثروتی که باید دربیاورد را به خیابان ببرد؟ مگر شما وضع خوبی داری دارایی ات را با استقلالی ها تقسیم کردهای؟ چهل سال از بغل استقلال برند درست کردهاند و بزرگ شدهاند و برای خودشان امکانات و خانه و زندگی ساختهاند و استقلال زمین تمرین ندارد.
هیچ کس حق ندارد چیزی به نام خودش سند بزند
بدا به حال کسانی که می گویند ما بزرگیم. شما کجا بزرگید که استقلال را کوچک کرده اید. چرا ما باید فقیر باشیم؟ چون همصدا نیستیم و با هم قهر می کنیم. قرار نیست من با شما عکس بگیرم و بگویم من آجورلو هستم و بزرگ شده ام.
من کوچک همه استقلالی ها هستم. هیچ کس حق ندارد چیزی را برای خودش سند بزند و بگوید پیمان مدیریتی را به من بدهید. شما کی هستید؟ استقلال مال استقلالی هاست.
من نهایتا تا 2 سال دیگر در استقلال خواهم بود
من مهمان شما هستم. ممکن است تا فردا و یا یک سال تا 2 سال دیگر باشم. تا روزی که هستم هیچ چیزی را با اقتصاد و آینده استقلال برای خودم گرو نمی گذارم که دوباره برگردم. من یک تا 2 سال کار می کنم و می روم و دیگر برنمی گردم.
کار مال شماست. من نباید می آمدم. آقایان مومنی، حیدری، طباطبایی و ... هستند. باشگاه این همه بزرگ دارد. چرا من که 40 سال مدیر بوده ام را می آوردید؟ با همدیگر تفاهم و همکاری کنید.
گفتند اسپانسر قبلی می خواهد مربی انتخاب کند
من آمده ام که دو کار انجام دهم. ابتدا کارهای فنی را به دست فنی بسپارم. شنیده بودم اسپانسر قبلی قصد داشته است مربی انتخاب کند. ما کار فنی را به فنی سپرده ایم و نه به رختکن او می رویم، نه در ارنج تیمش دخالت می کنیم و نه در بازیکنانی که می خواهد دخالت می کنیم.
در جریان احمد موسوی گفتند که کادرفنی او را نمی خواهد. من به این بازیکن گفتم پولت را می دهم و هر جا دوست داشتی برو. حالا چون کادرفنی او را نخواسته دلیلی ندارد من هم بداخلاقی کنم. فوتبال محل یک زندگی تمیز است.
فوتبال نه جای رمال است نه دلال
یک روز به من گفتند پول بده تا یک کارهایی انجام دهیم که گفتم ابدا. یک روز من را جایی بردند و گفتند یک آقایی که عارف و رمال است و می خواهد شما را ببیند. من گفتم طرف تیم من نیا.
فوتبال نه جای رمال است و نه دلال. کسانی که فکر می کنند با رمال بزرگند، در واقع آدم های کوچکی هستند. در فوتبال ایران حق تیم ها در زمین مشخص می شود. هر تیمی برنده شد، درون زمین مشخص خواهد شد. امیدوارم که فرهاد مجیدی امسال قهرمانی را نه تنها در کشور بلکه آسیا برای استقلال به ارمغان بیاورد.
تعاونی پیشکسوتان درست کنید
یک تعاونی درست کنید. نه من در آنجا عضو می شوم و نه هیچکس دیگر. پیشکسوت یعنی کسی که درون زمین فوتبال بازی کرده است. من 4 سال دیگر پیشکسوت استقلال نیستم، مدیر تیم بوده ام.
با هم رفیق باشید، تعاونی درست کنید، خانه تان را از آقای نامداری بگیرید، کار اقتصادی را نیز آقای عبدیان انجام می دهد. من به آقای عبدیان گفتم می خواهم پیراهن استقلال را بپوشم. با شرکت تولید لباسی 2 سال دیگر قرارداد داریم. بداخلاقی کردند و با یک شرکت دیگر قرارداد بستم.
به من گفتند شریک شویم؟ گفتم خیر. 34 درصد استقلال، 33 درصد سرمایه گذار و 33 درصد نیز تعاونی بابت این فروش ها دریافت کند.
به من و استقلال زمین ندادند
من باید به وزارت دفاع بروم و سر کج کنم بگویم به من زمین بدهید و ده روز دیگر بازی ام شروع میشود. به من میگوید چهار دختر با موبایل آمدهاند و در و دیوار آنجا را گرفتهاند و زمین نمیدهیم چون فلان میشود.
این دختر ها چه کسانی هستند؟ دخترهای من و تو هستند. به من زمین ندادند که اسم رفیقم آقای حسن تهرانی مقدم را گفتم و گفتم ایشان استقلالی است و اگر من را نمیشناسید به حرمت ایشان بدهید، ما زمین نداریم و بازهم ندادند. در خانه رفیق خوب ارامنه ام رفتم. در را باز کردند و به من پناه دادند. بدا به حال همه آنهایی که میگویند ما بزرگ هستیم.
باید لباس های استقلال را در فروشگاه باشگاه بفروشیم
در یک سیستمی که ایجاد خواهیم کرد، در فروشگاهمان بتوانیم لباس اصل بفروشیم. همه بتوانند لباس استقلال را تن کنند ولی این مسئله در فضای مدار اقتصادی استقلال باشد. ما طرفداران خانم زیادی داریم.
اگر ما روسری، مانتو، گل سر، کیف، کفش و... را با آرم استقلال بفروشیم، شما نمی خرید؟ پس بیاید در این اقتصاد وارد شوید. چرا دیگران اینها را می برند؟ نباید در استقلال هیچ الفی، دال شود. تا آخر همه قهرمانان ما بزرگ هستند و ما برای سخاوت شما بدهکاریم. همه مدیرانی که در گذشته بوده اند که از من شروع می شود، به پیشکسوتان و استقلال بدهکارند.
برای قهرمانی، وحدت لازم است
من از پیشکسوت ها وحدت می خواهم. وحدت کلمه و وحدت رویه. باید یکی شویم. اگر من خطا کردم، شما چشم پوشی کنید. نباید بزرگان با هم درگیر شوند.
برای قهرمانی به وحدت کلمه و وحدت رویه پیشکسوتان نیاز داریم. من هیچ موقع نمی خواستم مربی شوم. چون می خواستم در فوتبال زندگی کنم، دوره مربیگری را دیدم. تا ببینم در کجای کوچه پس کوچه های فوتبال آدم گیر می افتد.
بابت مصاحبه نکردنم، از خبرنگاران عذر می خواهم
خبرنگاران عزیز بزرگ من هستند. ببخشید که من مصاحبه نمی کنم. این را به بی ادبی من برداشت نکنید. من می خواهم استقلال در آرامش کارش را پیش ببرد. مانند دریا که ذاتش تمیز است و آرامش دارد، درون خودش صدف هایی مانند خسرو حیدری دارد.
مانند موسوی، صمد مرفاوی، قلعه نویی. از کسانی که اسم نبردم عذرخواهی می کنم. من ممنون همه کسانی هستم که با لباس استقلال بزرگی کرده اند.
انتهای پیام/د