ابوالفضل بروغنی پژوهشگر فرهنگ مردم خراسان
به نام اهورایی که هورمندانه او را می ستاییم
ایران سرزمین دیرسال، یادگار عصمت اعصار، فاتح قلعه های فخرتاریخ، باشکوه، پرمنش و شادمانه و خردمندانه همه قلههای امید و حماسه و دانش زمان را درنوردیده اند و آنچه را سرافرازانه در دل خود پرورانده به پیشگاه فرزندان میهن پرست و خردمند خود ارزانی داشته است تا با پاسداشت آنها نام ایران بزرگ جادوانه بماند.
صدها آیین و جشن و سروری که یادگار نیاکانمان است نشان از شکوه و غرور ماست. جشن سره یکی از این آیینهای چند هزار ساله است.
1- برخی سده را به کیومرث نسبت می دهند که فرزندانش به صد رسیدند و نیز صد روز به غله مانده بوده از این رو آتش برپا کردند و آن در روز دهم بهمن بود
2- شاهنامه فردوسی سده را یادگار هوشنگ پیشدادی می داند که برای نخستین بار هنگامی که می خواست ماری را با سنگ بکشد سنگ به سنگی دیگر خورد و روشنایی از آن جهید به این گونه هوشنگ آتش را کشف کرد و همان شب جشن آتش گرفت.
3- برخی به پیروزی فریدون بر ضحاک نسبت می دهند و اینکه رهایی یافتگان از دست ضحاک که به کوه ها پناه برده بودند صدآتش روشن روی قله کوه روشن کردند به نشانه پشتیبانی از فریدون فرخ و پاک سرشت.
4- باور دیگری هست و آن اینکه در دهم بهمن اهریمن سرما را آورد و اهورا آتش را برای نابودی سرما آفرید
5- برخی گویند ایرانیان باستان به شوند (دلیل) چهلمین روز زایش مهر (یلدا) و پنجاه روز و پنجاه شب به عید نوروز این جشن گرفته می شده
6- باور دیگری هست که در ایران باستان تابستان هفت ماه بوده و زمستان پنج ماه زمستان از اول آبان آغاز می شده و تا دهم بهمن صد روز بوده و پنجاه شب و پنجاه روز هم به عید مانده است.
نامهای دیگر جشن آتش
سده ، سره، هله هله، آتش بربام ، خریچار
آتش سره در سبزوار بزرگ (شهرستانهای داورزن ، ششتمد، جوین، جغتای)
باید گفت در سبزواربزرگ به جشن سده "آتش سره "می گفته اند وبا افتخار باید بگویم در هیچ کجای کشور همچون سبزوار بزرگ سره برگزار نمی شده و در کتابها نیز سخن از سده بوده نه سره . تنها ابوریحان در کتاب آثارالباقیه سره را از سده جدا می کند.
روز پنجم بهمن که نخستین روز برپایی جشنهای آتش است در روستاهای داورزن به نام سره نامگذاری شده است. از این رو باید آیین "آتش سره را به نام سبزواربزرگ ثبت کرد و چون امروزه در جای دیگری برگزار نمی شود و خوشبختانه هم اکنون در روستای چشم از شهرستان داورزن باشکوه هرچه بیشتر در حال برگزاری است باید همت شود دست کم در خراسان این جشن به نام چشام ثبت شود.
آتش سره درپنجم بهمن که روز اسفند ارمذاست برگزار می شده و سده در دهم بهمن که روز آبان نامیده می شده.
آنها براین باورند که سره که آمد دیگر خرم به زمین می آید و زمین گرم می شود. هیچ چوپانی در بیابان از سرما نمی میرد و پنجاه و پنج روز به عیدمانده است (یعنی زمان خوشحالی وشور و نشاط و پایکوبی و کشتی و دید و بازدید فرا رسیده) و صد روز به برداشت جو و گندم بیشتر نمانده.
اهالی بلوک کاه و باشتین از پنجم بهمن شب در میان تا دهم هرشب برپشت بام ها آتش اقروزی می کنند و با هم ترانه خوانی می کنند به گونه ای که همه آبادی یکپارچه روشنایی و نور می شود.
"ترانه های آتش سره"
جوانها با گوی های آتشی که با پارچه درست می شد و یک شب در نفت خوابانده می شد در میدانهای ویژه این کار جمع می شوند و به پرتاب گوی آتشی به هوا مشغول می شدند و بزرگترها روی پشت بام با هیزم خشک آتش می افروختند و با آهنگی ویژه و صدای بلند و دسته جمعی این ترانه ها را می خواندند:
آی سره، سره پنجاو پن به عید و صد به غله
آی سره ، سره یک بز دروم دِگله نی شیر مَته نی فَله
آی سره سره تنبونته بردن به گله
آی سره سره ریش فلنی ر ببرم به دستِره
آی سره سره زنهای شوهردار به غم گرفتار
زنهای بی شو چله به درشو
آی سره سره ی ما می شود دِ گله ما
دختر دخنه بر شو منله
در ملایجرد جوین دراز آهنگ ترین ترانه آتش سره خوانده می شود که درنوع خود بسیار زیباست و در هیچ کجای من چنان ترانه ای مانند جوین ندیده ام.
بنده آن را در کتاب "خراسان درخراسان درآیینه فرهنگ مردم " به چاپ رسانده ام.
سخن پایانین این است که ترانه سده در همه جا پنجاه روز به عید می گویند ولی ما درخراسان بویژه سبزوار آن را پنجا و پنج روز به عید می گوییم و این نشانگر این است که ما آغاز جشنهای آتش را از پنجم بهمن می دانیم.
بخشی از مطالب بالا برگرفته از کتاب "خراسان در آیینه فرهنگ مردم" گرفته شده و این کتاب سومین کتاب چاپ شده درباره فرهنگ و آداب و گویش و ترانه ها است.
انتهای پیام/د