هرجا کە میخوانیم و میشنویم، پدر را بە کوهی استوار تشبیهە میکنند، دریغا کە پدر خود همان کوە استواری است کە در برابر همە مشکلات زندگی تاب میآورد و بە آسانی فرو نمیریزد.
پدر برای دختر امنترین تکیەگاهی است کە میتوان در دنیا یافت و بە گمانم اگر پدر نبود بخشی از وجود دختر برای همیشە خالی میماند و هیچگاە طعم عشق و محبت واقعی را نمیچشید.
حتی اگر همە دنیا هم با تو دشمن شوند این پدر است کە برای همیشە دوست خواهد ماند و اجازە نمیدهد هیچ گزندی بە تو برسد.
پدر، دلگرمی یک خانوادە است، پدر کە باشد چراغ خانە برای همیشە روشن و اجاق خانه هیچگاە سرد نخواهد شد و با وجود گرمای پدر است کە یک خانوادە گرد هم جمع میشوند.
پدر آن ریشە محکمی است، کە از خود مایە و توان میگذارد تا بە خانوادەاش پر و بال دهد و شکوفە دهند و روزی بە ثمر بنشینند تا در روزگار پیری شاهد شکوفا شدنشان باشد.
پدر، همان قهرمانی است کە زمانی کە کودک بودیم در انیمیشینها میدیدیم و بە وجد میآمدیم از این کە چگونە یک نفر میتواند در برابر آن همە مشکلات تاب بیاورد و خم بە ابرو نیاورد.
پدر همان کسی است کە شاید بهشت زیر پایش نباشد، اما با ذرە ذرە وجودش، با همە توان و نیرویش میکوشد بهشت را بر روی زمین برای آدمی احصا کند.
پدر اولین و آخرین سنگری است، کە همە ما در برابر مشکلات سراغ داریم، سنگری امن کە حاضر است خود بسوزد و جان فدا کند تا بە ما آسیبی نرسد.
و بە راستی میتوان گفت کە اسکار بهترین صدا میرسد بە صدای کلید انداختن بە درِ خونە توسط پدر....
انتهای پیام/ع