حالا این تعارفی بودن ایرانی ها، ریشه در هر موضوعی داشته باشد شاید مهم نباشد، چرا که اینجا قرار نیست به ریشه یابی و عوامل موثر برآن بپردازیم؛ بلکه قصد آن داریم تا بگوییم «تعارف زدن» های پیاپی، چه آثار مخربی بر اداره یک شهر که مدعی مرکز استان شدن را دارد، می تواند داشته باشد.
مسائل زیادی طی چند دهه اخیر و بخصوص پس از انقلاب بر رفتار مسئولان این دیار گذشته است که بررسی هر مورد به تنهایی می تواند گواه این نکته باشد -تا زمانی که- تعارفات وجود دارند، نه تنها سبزوار در کورس توسعه و پیشرفت قرار نمی گیرد، بلکه باید منتظر عواقب رفتار مسامحه و تساهل گرایانه آقایان نیز باشیم.
بارها در برخورد با مدیران خطا کار به عنوان یک خبرنگار و کنشگر مسایل سیاسی و اجتماعی این شهر، مشاهده کرده ام که چون فلان مدیر را فلان آقا و فلان جریان بر رأس یک مجموعه قرار داده اند، مدیران ناظر این شهر، پیش از پرداختن به ایرادات و ترمیم آسیب های ناشی از سوءرفتار نامبرده، می پرسند این مدیر توسط کدام جریان شهرمان به کار گمارده شده است!؟
در نتیجه و یا بهتر است بگوییم «بلافاصله محاکم رسیدگی» امتیازات ویژه و وی.آی.پی خود را به روی او می گشایند تا کمترین آسیب به ارتباط دوستانه شان وارد گردیده و با آن شخص غایب از نظر، به اصطلاح حال دوستانه داده باشند. با چنین فرضی، «سبزوار» خواسته و ناخواسته تبدیل به آنتالیای مدیران کم کار و منفعل می شود. که اگر حوصله خوانندگان این سطور سر نرود به موقع به آن نیز خواهیم پرداخت.
اگر چه این نوع تعارفات گاهی برخوردهایی قهرآمیز را برای یک مدیر خالی از حامی گردن کلفت «و یا از همه جا بی خبر» دردسرهای بزرگی به بار آورده است که اگر خوب نگاه کنیم، متوجه می شویم این چنین مدیرای را از انتهای کوچکترین سوزن ها، گذر داده اند تا به اصطلاح خودشان، زهرچشمی درست و حسابی گرفته باشند.
چیزی شبیه برخوردی که مثلا با رییس و همچنین سخنگوی شورای شهر صورت گرفت و کسی حتی به خودش اجازه نداد به چهل و اندی پرسش آنها پاسخ دهد.
خب به هرحال اینجا سبزوار است و قرار نیست هر کسی بیش از ظرفیت و توانش چیزهای زیادی از مناسبات نانوشته مدیریت و اداره این شهر سردربیاورد.
با این همه نتیجه ای که می خواهم از این مثال بگیرم همین است که ما سبزواری ها و بخصوص متولیان این دیار بیش از آن که به نتیجه تصمیمات یک مدیر متخلف بپردازیم، مشغول جنگ و دعوا بر سر مسایل ریز و درشتی هستیم که پیامد آن هرگز به خیر و صلاح دیار سربداران نیست.
این رفتار امروز تأثیر تلخ خود را بر زندگی روزمره مردم این شهر، جوانان، اندیشمندان، صنعتگران و اقشار مختلف گذاشته است و شوربختانه باید گفت حتی پارلمان شهری مان نیز متأثر از چنین دیدگاهی، امروز محلی شده است برای حل و فصل برخی موارد کمتر مهم، دوره قبل ایراد مان به این بود که شورای شهر به شورای شهرداری تنزل یافته است و این دوره متأسفانه باید اذعان داشت که نه تنها در همان حد نیز کارایی ندارد، بلکه تبدیل به یک محفل ویژه و منفعل در حساسیت های خاص شده است.
شورای فرهنگ عمومی این شهر باوجود پروپاگاند رییس اداره ارشاد، نه تنها از بدیهی ترین مسایل کمتر مطلع است، بلکه به محلی برای دور کردن اذهان عمومی به جزیی ترین موارد بدل شده و هر ازگاهی مصوباتش به ناکارآمدی این مجموعه، اعترافی تلخ می کند.
نمایندگان این شهر نیز زیاد نباید خرسند باشند که برای دوره بعد جایگاه و پایگاه مناسبی خواهند داشت چرا که برخورد آنان به اتفاقات این شهر، تناسب مناسبی ندارد. به هرحال بازهم انگار باید انتخابات دوره بعدی شورای شهر و متعاقب آن چندسال دیگر به انتخاب آگاهانه مردم امیدوار و دلخوش ماند.
انتهای پیام/د